سیدضیاءالدین طباطبایی هنگام پرورش طیور در محل باغ خود در
منطقه سعادت آباد ( تهران )
منطقه سعادت آباد ( تهران )
سید ضیاء الدین طباطبایی
سید ضیاء الدین طباطبایی
آبشاري دست ساز در سعادتآباد توسط سید ضیاء الدین طباطبایی
نمايي از درختکاري مزرعه سيد و گوشهاي از نماي مزرعه به سمت تهران، هنوز از سعادتآباد هيچ خبري نيست
توسط سید ضیاء الدین طباطبایی
نمايي از درختکاري مزرعه توسط توسط سید ضیاء الدین طباطبایی
بخشي ديگر از سعادتآباد، شايد به سختي بتوان اين منطقه را شناسايي کرد
توسط سید ضیاء الدین طباطبایی
استخر در حال ساخت توسط سید ضیاء الدین طباطبایی
نمايي به سمت تهران
نمايي از محل پرورش اردک و تاسيسات آن توسط سید ضیاء الدین طباطبایی
نمايي از محل پرورش اردک و تاسيسات آن توسط سید ضیاء الدین طباطبایی
نمايي از تلاش و کوشش سید ضیاء الدین طباطبایی در ساخت یک منطقه ای که لم بزرع بود
سيد که سالها پيش از اين و پس از اولين تبعيدش از ايران به سال 1300 دست به تجارت و سپس در سال 1313در غزه فلسطين به کار کشاورزي پرداخته بود (به اين موضوع در بهارستان شماره 85 با عنوان سيدضياء در غزه پرداخته بوديم) با همان اندوخته مالي جمعآوري شده از کارهاي تجاري و کشاورزي، پس از کنارهگيري مصلحتي از سياست دل به همين زمين بي آب و علف داد. بر طبق مطالب نقل شده وي کل منطقه مذکور را به قيمت 60000تومان (و البته با شراکت با جلال عبده) خريداري کرد و شايد دهها هزار تومان خرج آباد کردن آن کرد. البته از حق نگذريم و اگر کاري به کارهاي سياسي قبلي وي نداشته باشيم، سيد از جمله کساني بود که با شم يزدي خود که بچه کوير است و با سختکوشي و با امکانات اندک آن زمان دست به کار بزرگي زد که هر که پس از چند سال از اين منطقه ديدار ميکرد به وي دست مريزاد ميگفت.
اين زمين تنها مايملک وي در ايران نبود بلکه قطعه زمين باير بزرگي را نيز وي در دشت قزوين و منطقه بوينزهرا آباد کرد که عايدات هنگفتي برايش آورد. البته سيد علاوه بر اينکه سختکوش بود شانس هم ياريش ميکرد. چنانکه در هنگام آباد کردن سعادتآباد در حالي که آبهاي اندک منطقه از قبيل چشمههاي کوچک را بازيافت ميکرد و با لوله و جويهايي به استخرهاي احداثي راهنمايي ميکرد به آبهاي عظيم زيرزميني آن منطقه که به شکل آرتزين بود دست يافت. چنانکه خود در يکي از ضيافتهايش که در جمع دوستان در انتقاد از مهندسان پشت ميزنشين ايراني داشت ميگويد:
سيدضياء همچنين ضمن صحبت خطاب به صالحي [از ملاکين بزرگ ساوه] اظهار داشته که زمينهاي مزروعي خود را براي کشت چغندر آماده سازد و نگاه به اشخاصي که پشت ميز نشسته و به اميد ورود گندم و شکر از کشورهاي خارجي رياست ميکنند ننمايد زيرا قند کمياب خواهد شد و چنانچه در کشور چغندرکاري به حد کافي باشد مشکلي پيش نخواهد آمد و مهندسين نبايستي فقط اکتفا به تئوري و درسهايي که خواندهاند بکنند و بلکه بايد از خود ابتکاراتي به کار بزنند و چند سال قبل او به مهندس اصفيا براي حفر يک حلقه چاه آب عميق در سعادتآباد مراجعه نموده ليکن نامبرده پس از آزمايش تپههاي اطراف سعادتآباد در همان محل چاهي حفر نموده که در زير آن دريايي از آب وجود دارد و عين اين کار را هم ملک سعود پادشاه کشور عربستان کرده...
سيد فقط به کشاورزي نپرداخت بلکه به کارهايي در نوع خود جديد در ايران دست زد؛ پرورش ماکيان و تکثير خرگوش. و چون معمولا نفر اول هميشه برنده است سيد برنده اين بازي بود. پرورش ماکيان در آن روزهاي ايران کاملا سنتي بود و عموماً در روستاها صورت ميگرفت و کمتر کسي قبل از سيد دست به صنعتي کردن آن زد. وي در مصاحبه با جهانگير بهروز سردبير روزنامه قيام ايران در سال 1326 يعني حتي قبل از آباد کردن سعادتآباد ميگويد:
در پاسخ اينکه اکنون چگونه وقت خود را ميگذرانيد، آقاي سيدضياءالدين مرا به ديدن جايگاه مرغان خود دعوت کردند و گفتند: تا آنجا را نبينيد نميتوانيد بفهميد من چه فکري در سر دارم. در اتومبيل، هنگامي که از جاده شميران به سوي جايگاه مرغان پيش ميرفتيم آقاي سيدضياءالدين براي من توضيح دادند که چگونه از سه چهار ماه پيش، پس از خروج از زندان به فکر احداث جايگاهي براي پرورش طيور افتادهاند و با کمک دوستان اين فکر را به مرحله عمل در آوردند.
پس از ده دقيقه به مقصد رسيديم و از اتومبيل پياده شديم. پرورشگاه طيور آقاي سيدضياءالدين زمين وسيع و مستطيل شکلي است که در کنار جاده پهلوي قرار دارد. اين زمين را يکي از دوستان آقاي سيدضياءالدين ميخواسته به وي هديه کند ولي ايشان نپذيرفته و متري يک تومان به صاحب زمين پرداخته است. در اين زمين اکنون نزديک به صدو پنجاه عدد پرنده مختلف که بيشتر آنها هديه دوستان است با اسلوب کانادايي در قفسهاي مخصوص پرورش داده ميشود. آقاي سيدضياءالدين در حالي که مرا به دنبال خود از قفسي به قفس ديگر مي کشاندند گفتند: من ميخواهم به اين وسيله به جوانان ايراني راه کار کردن را بياموزم. مخصوصا ميخواهم به آن جوانهايي که با شکم گرسنه و پاي برهنه صبح تا عصر در خيابانها سرگردانند نشان بدهم که در اين کشور کار هست.
آقا سيد ضياءالدين در نظر دارند اين پرورشگاه طيور را بسيار توسعه بدهند. با ماشينهاي جوجهکشي و پرورش جوجه که از خارج خواستهاند اميدوارند به زودي در اين کار موفق شوند. آقاي سيدضياءالدين گفتند: اين کار را تا جايي ادامه ميدهم که هر يک از اهالي تهران بتواند در روز دو عدد تخممرغ بخورد.
يازده سال بعد که اندک اندک سرمايهگذاري سيد به بار نشسته بود وي را ميتوان يکي از صاحبنظران اين رشته صنعتي در ايران دانست. چنانکه در يکي از جلسات دوستانهاش مامور ساواک از قول سيد مينويسد: «ضمن صحبتهاي متفرقه سيدضياءالدين طباطبايي در مورد عيوب ماشينهاي برقي جوجکشي مطالبي اظهار و از ماشين اختراعي گاز خود تعريف مينمود و گفت روزانه 500 هزار جوجه و مرغ در تهران مصرف ميشود که تا اندازهاي مضيقه گوشت را برطرف مينمايد و بايد مرغ و جوجه طوري فراوان شود که مردم از خريد گوشت گوسفند خودداري کنند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.